کاش هرگز به این دنیا نیامده بودم و حال که آمده ام کاش زودتر مرگم فرا رسد آخر چگونه می توان در این دنیا زندگی کرد ؟ دنیایی که در آن آدمها روزی چندین بار عاشق می شوند دنیایی که در آن عشق را فقط می توان در ویترین کتابفروشی ها یافت دنیای که در آن محبت و صداقت مرده و جای خود را به بی وفایی دروغ داده دنیایی که در آن دروغ عادت و بی وفایی قانون و دلشکستن سنت شده است دنیای که در آن باید عشق را به بها خرید
کلمات کلیدی:
امروز بچه شدم دوباره بدونه توجه به اینکه روز هاست پا به دنیای پر ریای بزرگتر ها گذاشتم بچه شدم
گریه کردم مثل بچه میون ادم بزرگا گریه کردم مثل بچه ها که هیچ وقت هیچ چی براشون مهم نیست گریه کردم تو خیابون !!!!!!!
امروز مثل بچگی ها که حتی دیوارا رو هم نوازش می کردیم و حس بودن داشتیم بدون توجه به اینکه سالهاست بزرگ شدم (ومثل ادم بزرگا حتی نوازش ادما هم برام حس جدیدی نیست ) دیوارای غبار گرفته ی شهر ونوازش کردم حس خسته بودن رو تکرار رو تنهایی رو تو وجودشون خوندم
امروز به خاطر بهترینم بچه شدم
امروز به هوای کودکی دو زانو رو به اسمون رو به خدا نشستم با صدای بلند گفتم خدا اونی که می دونی دوست منه خیلی خوبه همیشه مهربونه امروز یه غصه داره اگه می شه غصه هاشو ازش بگیر خدا جون اگه تو تو اسمون جا نداری بده من غصه هاشو نگهدارم خدا ی خوبم منم غصه دارم خدای نازم چرا خیلی وقته خونمون نمی ای؟ چرا دیگه برام خوبی نمی فرستی؟ چرا منو یادت رفته ؟ خدا جون با من قهری مگه ؟خدا جونم مامان دیشب نماز می خوند منم یواشکی بین نمازش دعا کردم صدای منم شننیدی ؟ خدا جون کاش خونه ی تو این نزدیکی هابود تا بشه بیام پیشت اخه تو خیلی مهربونی مثل مامان از مامان هم مهربون تر
اره امروز برای اثبات بودنم فریاد کشیدم
امروز رو به خدا نشستم
گفتم پس از تو ای خدا من اونو می پرستم
کلمات کلیدی:
ای نا مرد تقدیر من تا کی باید بشکنم تا کی می خواهی ظلم خود بر پیکرم حد زنی
من شکسته ام ناپیدایم من مدفون زیر اور بی کسی هام
حق باتوست من کجا دل کجا من کجا عشق کجا منو عاشق شدن؟
بازم بشکن من. من سالهاست غرورم رو پشت منشور اشک شکستم روزها وسالهابود به
سوگندم وفا داربودم در پی ثانیه های کبود روزهابود که دوستت دارم را بر زبان نرانده بودم
فقط می خواستی قدرت نمایی کنی ؟می خواستی شکستنم را ببینی ؟ ببین
مثل همیشه پیروز میدان تو یی این بار از زیر اوار یک عشق نو پا بیرونم بکش اما تو را به حرمت اسمت
درمانم نکن بگذار شکوه جادوی تو را دیگران درک کنند مرا بس از انچه تا به حال دیده ام
عجوزه ی هفت خط تقدیر تا به کی تا کی باید بشکنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کلمات کلیدی: