زندگی پایان یک هستی است نه عشق زندگی زیباست نه مهرش نه کینه اش نه حسرتش
همیشه خزان است و اشک
آری می دانم اگر اشکی نبود شادی را نمی فهمیدیم واگر خزان نبود بهار را نمی شناختیم اما مگر شادی و
بهاری هم وجود دارد هرگز
در زندگی فقط و فقط مرگ زیباست تا شاید وجودی از بین رود و جایی برای آغاز رنج دیگری باز شود
زندگی همیشه و همیشه در تمام روز های خدا دریایی طوفانی و گردبادی هولناک آسمانی ابری و گرگی
درنده است . زندگی باتلاقی است عفن که همه را در خود فرو می برد و در میان جانوران بی کسی و تنهایی
وحشت و نفرت غرورو تکبر گرفتار می سازد .
آیا درست نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مطمئنا" همینطور است !!!!!!!!!
به دست عاشق شیرین تو دادی دشنه ء سنگین که بر قلبش فرود ارد وتا امروز چشم اسمان در سوگ عشق او شرر بارد .
کلمات کلیدی: