و مردى از او خواست تا ایمان را به وى بشناساند ، فرمود : ] چون فردا شود نزد من بیا ، تا در جمع مردمان تو را پاسخ گویم ، تا اگر گفته مرا فراموش کردى دیگرى آن را به خاطر سپارد که گفتار چون شکار رمنده است یکى را به دست شود و یکى را از دست برود . [ و پاسخ امام را از این پیش آوردیم و آن سخن اوست که ایمان بر چهار شعبه است . ] [نهج البلاغه]
دخترک
 
معلم

 

  خانم اجازه ؟

 

خانم سمیرا دفتر منو برداشته نمی ده .

خانم مینا مو های منو کشید

خانم چرا شما زهرا رو خیلی دوست دارین ؟مارو دوست ندارین

و در میان تمام غوغا های  بچگانه ی ما  فقط لبخندت بود که پاسخگو ی دلتنگی ها و دعوا های کو دکانما ن بود

امروز در گذر ثانیه ها ی کبود  و در انجا که کودکی ها را گم کردم به یاد اولین

کلامت افتادم اب یعنی پاک بی ریا زلال

تکرار کنید بچه ها اب و من همچنان به دنبال زلالی اب می گرد

دوستت داشتم بی نهایت  چون مهربانی  را ارزانی می کردی

و من تشنه ی محبت بودم 

امروز امده ام تا بر چین دستانت که هر کدام رمز عبور یک عمر یک عمر پر تجربه است بوسه بزنم  بهانه ای یافته ام تا با تو سخن بگویم

 

روزت مبارک  معلم عزیزم


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط اوا 86/2/13:: 4:52 عصر     |     () نظر