سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دنیا پس از سرکشى روى به ما نهد ، چون ماده شتر بدخو که به بچه خود مهربان بود ، سپس این آیه را خواند « و مى‏خواهیم بر آنان که مردم ناتوانشان شمرده‏اند منّت نهیم و آنان را امامان و وارثان گردانیم . » [نهج البلاغه]
دخترک
 
تقدیر

 

 

نمی دانم اینبار تقدیر برایم چه خوابی دیده است

اما

اینبار می خوام جادوگر زمان را به بند کشم

می خواهم جاودانه وفا کنم ووفا بینم خسته ام از بی کسی ها و

بی پناهی ها از چشم انتظاری ها امده ام تا اینبار هر روز را با امید دادن

سلامی با پا سخ شروع کنم اینبار می خواهم دیاری را بیابم که حسرت در ان معنی نداشته باشد  می خواهم عاشق شوم پروانه وار  وفادار بمانم همچون شمع بدونه واهمه از سوختن  شعله را می خواهم پس بی ریا می سوزم کمکم کنید

اینبار امده ام عنان قلم تقدیر را به دست گیرم  می خواهم من اینبار سرنوشت را رقم بزنم  من خسته ام از نا مهربانی ها  می خوام ارابه ی زمان را به سرزمین امید ها هدایت کنم تا ابدیت در مجمع دیوانگان اردوزندم و رسم محبت بیاموزم ..

می توانم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط اوا 86/3/11:: 12:44 عصر     |     () نظر