سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آدمى در جهان نشانه است و تیرهاى مرگ بدو روانه ، و غنیمتى است در میان و مصیبتها بر او پیشدستى کنان . و با هر نوشیدنى ، ناى گرفتنى است و با هر لقمه‏اى طعام در گلو ماندنى ، و بنده به نعمتى نرسد تا از نعمتى بریده نشود ، و به پیشباز روزى از زندگى خود نرود تا روزى از آنچه او راست سپرى نشود . پس ما یاران مرگیم و جانهامان نشانه مردن ، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن ؟ و این شب و روز بنایى را بالا نبردند جز که در ویران کردن آن بتاختند و در پراکندند آنچه فراهم ساختند . [نهج البلاغه]
دخترک
 
کودکی

امروز بچه شدم  دوباره  بدونه توجه به اینکه روز هاست پا به دنیای پر ریای بزرگتر ها گذاشتم بچه  شدم

گریه کردم مثل بچه میون ادم بزرگا گریه کردم مثل بچه ها که  هیچ وقت هیچ چی براشون مهم نیست گریه کردم تو خیابون  !!!!!!!

امروز مثل بچگی ها که حتی دیوارا رو هم نوازش می کردیم و حس بودن داشتیم بدون توجه به اینکه سالهاست بزرگ شدم (ومثل ادم بزرگا حتی نوازش ادما هم برام حس جدیدی نیست ) دیوارای غبار گرفته ی شهر ونوازش کردم حس خسته بودن رو تکرار رو تنهایی رو تو وجودشون خوندم

امروز به خاطر بهترینم  بچه شدم

امروز به هوای کودکی دو زانو  رو به اسمون رو به خدا نشستم  با صدای بلند گفتم خدا اونی که می دونی دوست منه خیلی خوبه همیشه مهربونه امروز یه غصه داره اگه می شه غصه هاشو ازش بگیر  خدا جون اگه تو تو اسمون جا نداری  بده من غصه هاشو نگهدارم خدا ی خوبم منم غصه دارم خدای نازم چرا خیلی وقته خونمون نمی ای؟ چرا دیگه برام خوبی نمی فرستی؟ چرا منو یادت رفته ؟ خدا جون با من قهری مگه ؟خدا جونم مامان دیشب نماز می خوند  منم یواشکی بین نمازش دعا کردم صدای منم شننیدی ؟  خدا جون کاش خونه ی تو این نزدیکی هابود تا بشه بیام پیشت اخه تو خیلی مهربونی  مثل مامان   از مامان هم مهربون تر

اره امروز برای اثبات بودنم  فریاد کشیدم

 

 

امروز رو به خدا نشستم

گفتم پس از تو ای خدا من اونو می پرستم


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط اوا 86/3/21:: 12:53 صبح     |     () نظر