سفارش تبلیغ
صبا ویژن
میان او و حقّ انگاشتن باطل، جدایی می اندازد [امام صادق علیه السلام ـ درباره گفته خدای « بدانید که خداوند میان انسان و دلش جدایی می اندازد» فرمود]
دخترک
 
بیا ره توشه برداریم

 

من اینجا بس دلم تنگ است

 و هر سازی که می بینم بد اهنگ است

بیا ره تو شه بر داریم

قدم در راه بی بر گشت بگذاریم

ببینیم اسمان هر کجا ایا همین رنگ است ؟

به سوی سر زمین هایی که دیدارش

بسان شعله ی اتش

دواند در رگم خون نشیط  زنده ی بیدار

به جایی دور که

جهان پیر است و بی بنیاد از این فرهاد کش فریاد

بیا ره تو شه بر داریم

قدم در راه بگذاریم

کجا ؟ هر جا که پیش اید

بدانجایی که می گویند خورشید غروب ما  زند برپرده ی شبگیرشان تصویر

کجا ؟ هرچا که پیش اید به انجایی که می گویند 

چو گل روئیده شهری روشن از دریای تر دامان

کجا ؟ هر جا که اینجا نیست

من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم

زسیلی زن زسیلی خور وز این تصویر بر دیوار تر سانم

به زنده ی تو به مرده ی من

 بیا تا راه بسپاریم

به سوی سبزه زارانی که نه کس کشته ند روده

به سوی افتاب شاد صحرائی

که نگذارد تهی از خون گرم خویشتن جایی 

وما بر بیکران سبز مخمل گونه ی دریا

می اندازیم زورق ها یمان را چون کل بادام

و مرغان سپید بادبان ها را می امو زیم

که باد شرطه را اغوش بگشایند

و میرانیم گاه تند و گاه ارام

بیا ای خسته خاطر دوست !ای مانند من دلکنده غمگین!

من اینجا بس دلم تنگ است 

بیا ره توشه برداریم

قدم در راه بی فرجام بگذاریم


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط اوا 86/4/26:: 7:26 عصر     |     () نظر